بهشت کوچولو های عاشق

این وبلاگ رو تقدیم میکنم به تمام دلشکسته ها که از نظر من فرشته هستند.

بهشت کوچولو های عاشق

این وبلاگ رو تقدیم میکنم به تمام دلشکسته ها که از نظر من فرشته هستند.

پیرمرد عاشق!

تا حالا فکر کر دین که پیر مردها و پیر زن ها هم متونن عاشق تر از ما باشن؟؟؟؟



پیرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد.پیاده رو در دست تعمیر بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین به او زد.مرد به زمین افتاد.مردم دورش جمع شدند واو را به بیمارستان رساندند. پس از پانسمان زخم ها، پرستاران به او گفتند که آماده عکسبرداری از استخوان بشود.پیرمرد در فکر فرو رفت.سپس بلند شد ولنگ لنگان به سمت در رفت و در همان حال گفت:"که عجله دارد ونیازی به عکسبرداری نیست" پرستاران سعی در قانع کردن او داشتند ولی موفق نشدند.برای همین از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پیر مرد گفت:" زنم در خانه سالمندان است.من هر صبح به آنجا میروم وصبحانه را با او میخورم.نمیخواهم دیر شود!" پرستاری به او گفت:" شما نگران نباشید ما به او خبر میدهیم. که امروز دیرتر میرسید." پیرمرد جواب داد:"متاسفم.او بیماری فراموشی دارد ومتوجه چیزی نخواهد شد وحتی مرا هم نمیشناسد." پرستارها با تعجب پرسیدند: پس چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او میروید در حالی که شما را نمیشناسد؟"پیر مرد با صدای غمگین وآرام گفت:" اما من که او را می شناسم


نظرتو بگو

نظرات 3 + ارسال نظر
الهه سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:05 ب.ظ

فدای تو
وبلاگت خیلی قشنگه آفرین دخمل خوب
پستاتم خیلی جالب وخوندنی ان
بوووووووووووووووس

faghat چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:31 ق.ظ

یعنی واقعا مردهای وفادار هم وجود دارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۸۹۴۱ دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ

آره faghat جون.هنوز وجود داره اما خیلی کمه.
واقعا به این میگن عشق....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد